نوشته های خودم
حرف و نوشته های خودم
من از ارزو هاییم دست نمی کشم آنها تنها دلیل زنده بودن من هستند ترجیح میدم زود بمیرم اما آروزو هایم بروارده باشند تا دراز زندگی کنم و در حسرت آنها من می روم من به سمت آنها حرکت می کنم و روزی که مثل روز برام روشن هست به دستشان می آورم راه ادامه دارد و من از راه دست نمی کشم به هر قیمتی رستگاری در نیمه شب نمایان شدن راه پرده برداری از نسخه جدید دستگاه GPS دو چراغ روشن با نو بالا تایلو با راهنمایی از نزدیکترین پمپ بنزین هماهنگی رسیدن به ایستگاه و حرکت با آخرین اتوبوس و ..... مساوی میشود با
رستگاری در نیمه شب خاطرات خوب باید نوشته بشند تا در خاطر بماند خاطرات بد فقط باید خواسته بشوند آنوقت همیشه در خاطرند با یاد داستن آنها فقط یک تصمیم شخصیست تنهایی بعضی اوقات بهترین میشه وقتی عالم و آدم و همه رو دور می زنی و زیر بارون یه سیگار روشن میشه تویی خودته همه افکار و مشکلاتی که فقط خودت و خودت می فهمی نه هیچ کس دیگه ای تو دنیا و چه حس خوبی داره مرور حسی که همه از درکش عاجز هستند ""اهان درسته همون گوشه است بگیرش اه در رفت بگیرش اهان ببنیمش ای بابا لهش کردی چرا"" خوشبختی بعضی اوقات درست مثل یه پروانه میمونه خودش میاد تو خانه و تو دنبالش م یکنی و گالی پس از اینکه گرفتیش تو دستات لهش می کنی من به خواننده احتیاجی ندارم متن ی که باید خوانده شود خوانده خواهد شد در زمانی که از آن به عنوان یک شاهکار یاد شود پ.ن :یکی از آرمان هام اینه یک کتاب خفن بنویسم اما بعد از مرگ من همه متوجه شاهکار بودنش بشن واقعا آرزویی زیبایی
Power By:
LoxBlog.Com |